ترکـــش های ســـرگـــــردان

بسم الله ...

فأین تذهبون ...

الهی العفو

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۸/۱۶
    ...

ترکـــش های ســـرگـــــردان

محـاسـن ِ مهـدی رو تـو کـردی سفیـد ، بسـوزی ای دل



بسم الله ...


پ.ن: التماس دعا...


پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۱۱ مهر ۹۳ ، ۰۰:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


إِلَهِی وَ رَبِّی مَنْ لِی غَیْرُکَ

جز تو مولایی ندارم ، جز کربلا جایی ندارم

پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۱۰ مهر ۹۳ ، ۲۳:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
کویر، حکایت دریایی ست که عاشق خورشید شده بود! درست مثل من …
پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۹ مهر ۹۳ ، ۲۳:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


بسم الله...

اول نوشت : لطفا اگر دو نامه قبل را نخوانده اید ، اول به دو پست قبل مراجعه کنید و اگر خواستید پیگیر این نامه باشید...


پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۸ مهر ۹۳ ، ۲۱:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


بسم الله ...





شهید محمد ابراهیم همت


الگوی جاوید یک مومن از بند هوا و هوس رستن است و من این الگو را دوست دارم.

پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۷ مهر ۹۳ ، ۲۲:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


بسم الله ...


شهید محمد ابراهیم همت


انسان یک تذکر در هر 24 ساعت به خودش بدهد ، بد نیست، بهترین موقع بعد از پایان نماز ، وقتی 


سر به سجده میگذاریم. مروری بر اعمال خود بیندازیم، آیا کارهایمان برای رضای خدا بوده؟!

پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۵ مهر ۹۳ ، ۱۷:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر




بسم رب الشهدا و الصدیقین

خدمت خواهران عزیز و گرامی ام در مجله زن روز:

سلامی به گرمای آفتاب خوزستان و به لطافت نسیم بهاری از این راه دور برای شما می فرستم . مدتهاست که منتظر نامه شما هستم ولی تا حالا که عازم دانشگاه اصلی هستم جوابی از شما دریافت نکرده ام. البته مطمئن هستم که شما نامه ام را جواب خواهید داد. ولی وقتی شما جواب بدهید من امیدوارم در این دنیای فانی نباشم.

 

حدود یک هفته بعد از اینکه برای شما نامه ای نوشتم و گفتم خواهر خوانده ام من را ترغیب به گناه کبیره زنا می کند ، شبی در خواب دیدم که مردی با کت و شلوار سبز در خیابان من را دیده است و به من گفت: امیر برو به دانشگاه اصلی، وقتت را تلف نکن . من این خواب را از روحانی مسجدمان سوال کردم و ایشان گفتند که دانشگاه اصلی یعنی جبهه. من هم از اینکه خدا دست نیاز من را گرفته بود و راهی به روی من گشوده بود خوشحال شدم و حال عازم جبهه نور علیه تاریکی هستم.

 

البته این نامه را به کادر دبیرستان می دهم تا اگر خوشبختانه شهید شدم و بعد از شهادت من نامه شما آمد این نامه را برایتان پست کنند تا از خبر شهادت من آگاه شوید. البته من نمی دانم حالا که این نامه من را مطالعه می کنید اصلا یادتان هست که در نامه قبلی چه نوشته ام یا اینکه کثرت نامه های رسیده شما موضوع نامه من را در خاطر شما پاک کرده است. بهر شکل همانطور که در نامه قبلی هم نوشته بودم پدر و مادر من آدمهای درستی نیستند و رفتار و گفتار و کردارشان غربی است و خواهر خوانده ام هم که این موضوع را بعد از آمدن به منزل ما دید فکر کرد منهم زود تسلیم می شوم ولی او کور خوانده است .

 

من مدتها با شیطان مبارزه کرده ام و خودم را از آلودگی حفظ کرده ام ولی فکر می کنید که تا کی می توانستم در مقابل این شیطان دختر نما مقاومت کنم و برای همین و با توجه به خوابی که دیده بودم تصمیم گرفتم که خودم را به صف عاشقان حقیقی خدا پیوند بزنم و از این دام شیطان که در جلوی پایم قرار دارد خلاصی پیدا کنم. من می روم اما بگذار این دختره فاسد بماند من فقط خوشحالم که حال که عازم جبهه هستم هیچ گناه کبیره ای ندارم و برای گناهان ریز و درشت دیگرم از خداوند طلب مغفرت می کنم. من می روم ولی بگذار پدر و مادرم که هر دو دکتر هستند و ادعای تمدن می کنند بمانند و به افکار غربزده خود ادامه دهند. امیدوارم که به زودی از خواب غفلت بیدار شوند.

 

من تا حالا به جبهه نرفته ام و نمی دانم حال و هوای آنجا چگونه است ولی امیدوارم که خداوند ما بندگان سراپا تقصیر را هم مورد لطف خودش قرار دهد و از شربت غرور انگیز و مست کننده شهادت هم به ما بنوشاند. این تنها آرزوی من است. پدر و مادرم هیچ وقت برای من پدر و مادر درست و حسابی نبودند. همیشه بیرون از خانه بودند و از صبح زود تا نیمه های شب در حال کار در بیمارستان و یا مطب خصوصی و یا در مجلس های فساد انگیزی بودند که من از رفتن به آنها همیشه تنفر داشته ام. هیچ وقت من محبت واقعی پدر و مادرم را احساس نکردم چون اصلا آنها را درست و حسابی ندیده ام. بعد هم که این دختر را پیش ما آوردند که زندگی آرام و بدون دغدغه من را تبدیل به طوفان مبارزه با گناه کردند با این همه همانطور که گفتم خوشحالم که به گناهی که خواهر خوانده ام من را به آن تشوق می کرد آلوده نشدم.

 

ضمنا از طرف من خواهش می کنم به روانشناس مجله بگوئید که در نوشته هایتان حتما این موضوع را به پدر و مادرها تذکر دهند که پدر و مادری فقط این نیست که بچه درست کنید و آنوقت به امید خدا رها کنید بلکه به آنها بگوئید پدر و مادری یعنی محبت و توجه به فرزند. امیدوارم من آخرین پسری باشم که از این اتفاقات برایم می افتد. البته من نمی دانم که این موضوع را خانم روانشناس باید بگوید یا کس دیگری. بهر صورت خودتان این پیام من را به هر کسی که مناسب می دانید برسانید تا او در مجله چاپ کند. قلبم با شنیدن کلمه شهادت تندتر می زند و عطش پایان ناپذیری در رسیدن به این کمال در وجودم شعله می کشد. همانطور که گفتم اگر خداوند ما را پذیرفت و شهید شدیم که این نامه را از طرف رئیس دبیرستان برایتان می فرستند و اگر لایق و شایسته رسیدن به این مقام رفیع ندید و برگشتیم، من اگر نامه ای از شما دریافت کرده بودم حتما جوابش را می دهم. البته امیدوارم برنگردم چون آنوقت همان آش و همان کا سه است. بیشتر از این وقت شما را نمی گیرم . برای من دعا کنید. سلامتی و موفقیت همه شما خواهران گرامی را از خداوند متعال خواستارم و در پایان آرزو می کنم که همه انسانهای خفته مخصوصا پدر و مادر و خواهر خوانده ام از خواب غفلت بیدار شوند و رو بسوی اسلام بیاورند. عرض دیگری نیست. خداحافظ و التماس دعا

پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۳:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 

 


 

 

 

 

از بهر این ساعت ، زمان لحظه شماری کرده است

 

 

 

 

 

وز بهر این وصلت ، زمین نابردباری کرده است

 

 

 

 

 

چشم فلک شب تا سحر ، اختر شماری کرده است

 

 

 

 

 

ایوب دهر از شوق امشب ، بی قراری کرده است

 

 

 

پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۲:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



بسم الله ...

دلم هوای روضه دارد...

 

  

پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۲ مهر ۹۳ ، ۲۲:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر


بسم الله ...

به لطف خدا وقتی 14 ، 15 سال ام بود با محمد امینی آشنا شدم که حقیر را با خیلی ها آشنا کرد

خدا حفظش کند و ان شاء الله به آروزی مان برسیم...

و این بار مرا با "امین" آشنا کرد

خواهش میکنم اگر این نامه را خواندید ؛ نامه های بعدی را هم بخوانید!

.................................................................................................


  به نام خداوند بخشنده و مهربان


خدمت خواهران عزیز و گرامیم در مجله مفید و پر بار زن روز

سلام من را از این فاصله دور پذیرا باشید. آرزو میکنم که در تمام مراحل زندگیتان موفق و موید و سلامت باشید.قبل از هر چیز لازم است از زحمات شما بخاطر فراهم آوردن این مجله مفید و سودمند تشکر کنم و باور کنید بدون تعارف و تمجید های دروغین، مجله زن روز بهترین مجله خانوادگی در سطح کشور و بهترین نشریه از بین نشریات موسسه کیهان است. اما دلیل اینکه امروز در این هوای بارانی ، این برادر کوچکتان تصمیم گرفت با شما درد دل کند مشکل بزرگی است که بر سر راهش قرار گرفته است جریان را برایتان بازگو می کنم:

پلاک گمشده 24ܔܜیامولاتی أغیثینیܔܜ
۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۷:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر